تحولات اخیر و بیداری اسلامی در برخی کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا مقامات کاخ سفید را با چالش های جدیدی در منطقه روبه رو کرده است. بررسی تحولات منطقه خاورمیانه و خیزش های مردمی کشورهای عربی؛ اصلی ترین موضوع مورد بحث صاحب نظران سیاسی آمریکایی و کشورهای اسلامی است. برخی کارشناسان سیاسی اعلام کردند که طلوع خورشید دموکراسی در جهان عرب؛ چالش های جدیدی را پیش روی راهبردهای آمریکا در برخورد با جهان اسلام قرار می دهد.
به اعتقاد این گروه از صاحب نظران، انقلاب ها و قیام های عربی علاوه بر دستاوردهایی، تناقضی را در مواضع آمریکا بین اصول و ارزش های اخلاقی و راهبردهای مطابق با منافع خود ایجاد کرده است.: این تناقض در قالب ملاک های چندگانه عملکرد آمریکا در برخورد با هر یک از قیام های عربی متجلی شده است. یک مقام آمریکایی نیز در این باره به الجزیره گفت: هر کشور وضعیت متفاوتی نسبت به کشورهای دیگر دارد و به صراحت باید گفت آمریکا نمی تواند همواره به اصول و ارزش های مورد نظر خود در برخورد با همه این کشورها پایبند باشد.
نزاع اعراب و اسرائیل بر سر فلسطین که همواره دروازه ورود و دست اندازی آمریکا به خاورمیانه و منشأ بیشتر مشکلات آمریکا با این منطقه بوده هم اکنون و در پی قیام های عربی دشوارتر شده اما در عین حال از اولویت در سیاست خارجی آمریکا نیز برخوردار شده است.
یک کارشناس عرب نیز گفت: در سایه تحولات جاری جهان عرب و جنبش های مردمی در کشورهای مختلف و خواسته های مردم برای تحقق دموکراسی و مشارکت سیاسی بیشتر، باید مسئله فلسطین نیز مورد توجه ویژه قرار گیرد.
وی افزود: تاکنون دولت های عربی از آمریکا دستور می گرفتند و این فرامین را اجرا می کردند اما اکنون ملت های عربی به هویت ملی و قومیت عربی خود توجه خاصی دارند.
وی تاکید کرد: احساسات ملی که مشروعیت خود را از میدان های خشم عربی گرفته، مخاطبان جدیدی برای آمریکا در پایتخت های عربی ایجاد کرده و در عین حال به همان اندازه نگرانی و هراسی را در محافل حامی اسرائیل نیز ایجاد کرده است.
به نظر می رسد. نگران ترین محافل نسبت به قیام های عربی، لابی صهیونیست ها در آمریکا و هواداران آنها هستند.
غرب به دنبال چیست؟
روزنامه اشپیگل در مقاله ای با عنوان دموکراسی یا دلار، نوشت: غرب در پس حمایت از دموکراسی به دنبال فروش تسلیحات و کسب دلار است و تسلیحات کشورهای غربی مدعی در کشورهایی انبار شده که دیکتاتورهای متحد و دوست غرب بر آنها حاکم بودند یا هنوز حکومت می کنند.
اشپیگل با استناد به سفر اعضای هیئتی از صاحبان صنایع تسلیحاتی انگلیس که «دیوید کامرون» نخست وزیر این کشور را در دیدار ماه گذشته میلادی از خاورمیانه به ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس همراهی می کردند، افزود: هدف اصلی این برنامه، فروش تسلیحاتی به حکام مستبد عرب بود و وقتی نمایندگان مجلس انگلیس، کامرون را به خاطر این بی تدبیری سرزنش کردند، وی بر درستی روال معاملات انجام شده تاکید کرد و در توجیه این اقدام گفت، لندن از خریداران تسلیحات قول گرفته است تحت هیچ شرایطی از این تسلیحات برای نقض حقوق بشر استفاده نکنند.
اشپیگل نوشت: اما باید یادآوری کنیم، کشوری که مدعی است هنگام فروش تسلیحات از خریداران قول منع سوءاستفاده را می گیرد، تنها در دو سال گذشته از محل فروش تسلیحات به «معمر قذافی» دیکتاتور لیبی، بیش از 100 میلیون یورو (142 میلیون دلار) درآمد کسب کرد که اکنون این سلاح ها علیه مردم و معترضان استفاده می شود.
افزون بر این، پلیس مقابله با تروریسم قذافی نیز دست پرورده و آموزش دیده انگلیس است و اکنون نیز لندن باید هر چه زودتر پنجاه مجوز صدور تسلیحات به لیبی و بحرین را لغو کند.
غرب که امروزه از نقض حقوق بشر توسط حکام خودکامه عرب ابراز تأسف می کند، تا چندی پیش، در قالب قراردادهای چندمیلیارد دلاری، تسلیحاتی در اختیار این حکومت گران قرار داد که در خدمت تثبیت و تحکیم نظام آنها بوده و هست.
در واقع، غرب، نه در پی حمایت از حقوق بشر و دموکراسی بلکه درصدد فروش تسلیحات به حاکمان خودکامه ای بود و هست که خریدارانی سهل الوصول و بی دردسر هستند...
اشپیگل افزود: استفاده از تسلیحات ساخت مدعیان حمایت از حقوق بشر و دموکراسی را در روند سرکوب قیام های مردمی توسط حکام سایر کشورها از جمله یمن نیز می توان مشاهده کرد. دولت انگلیس اواخر سال 2009 با فروش «تسلیحات و مهماتی» به ارزش 183 هزار یورو به یمن موافقت کرد که اکنون نیروهای امنیتی «علی عبدالله صالح» رئیس جمهوری این کشور از آن برای هدف قرار دادن معترضان استفاده می کنند. نیروهای امنیتی حسنی مبارک نیز برای سرکوب اعتراضات مردمی در مصر؛ از تجهیزاتی استفاده کردند که بخشی از آنها در قالب قراردادی 80میلیون یورویی در سال 2006 از آلمان خریداری شده بود.
عربستان سعودی که با هدف کمک به سرکوب اعتراضات مردمی در یمن به این کشور لشکر کشی کرده؛ از تسلیحات و تجهیزاتی استفاده کرد که از آمریکا خریداری کرده بود و واشنگتن نیز سال گذشته از تصمیم خود برای انعقاد بزرگترین قرارداد فروش تسلیحات به عربستان خبر داد این کشور قصد دارد طی پنج تا 10سال آینده، هواپیماها و تجهیزات نظامی به ارزش 60میلیارد دلار از آمریکا خریداری کند که به نوشته وال استریت ژورنال برای ادامه کار 77هزار نفر در بوئینگ کفایت می کند.
خاندان حاکم بر عربستان همچنین تصمیم دارد در قالب یک قرارداد 30میلیارد دلاری؛ ناوگان دریایی این کشور را روزآمد کند. اشپیگل از امارات عربی متحده نیز به عنوان یکی دیگر از مشتریان پرو پا قرص فروشندگان تسلیحات غرب یاد کرد و نوشت: فروشندگان تسلیحات غربی از دلارهای حاصل از این معاملات سرمست و سرخوش می شوند چرا که امارات که در سال 2010 فهرستی برای خرید تسلیحات به ارزش 40میلیارد دلار به آمریکا سفارش داد؛ درصدد کسب جدیدترین سامانه دفاع موشکی از واشنگتن است.
سیاست نفت و سلاح غرب
یکی از اعضای شورای روابط خارجی آمریکا گفته است بازار جذاب فروش تسلیحات آمریکا در خاورمیانه در هنگامه بیداری مردمی این منطقه؛ واشنگتن و خریداران ثروتمند عربش را با معماهای بزرگی در مورد چگونگی کاربرد این سلاح ها بعد از احتمال انتقال قدرت مواجه ساخته است. «لسلی اچ گلب» ستون نویس سابق روزنامه نیویورک تایمز و رئیس افتخاری و از اعضاء علی البدل برجسته هیئت رئیسه شورای روابط خارجی آمریکا در مقاله ای نوشته است که خاورمیانه سرشار از نفت و سلاح؛ امروز لبریز از بیداری مردمی است. وی در این مقاله که در پایگاه اطلاع رسانی شورای روابط خارجی آمریکا منتشر شد؛ نوشت: در این نقطه از جهان؛ اسرائیل (رژیم صهیونیستی)؛ عربستان و امارات عربی متحده زرادخانه های خود را آکنده از ده ها فروند جت های جنگنده و راکت کرده اند تا با نیروی نظامی متعارف قدرت های اروپایی مانند انگلیس؛ فرانسه یا به رقابت برخاسته و یا بر آنها برتری یابند!
کشورهای خاورمیانه ظرف چهار سال آینده فقط از آمریکا مجموعا 123 میلیارد دلار جنگ افزار خریداری خواهند کرد و در صدر این کشورها عربستان سعودی است که با اختصاص 60میلیارددلار از این خریدهای تسلیحاتی به خود؛ جبهه مقدم را در صف آرایی هواپیما و موشک در زرادخانه اش نصیب خود ساخته است.
این قرارداد با واشنگتن؛ بزرگ ترین قرارداد فروش تسلیحاتی در تاریخ آمریکا است. این نویسنده آمریکایی در ادامه نوشته است: قابل توجه است که سلاح هایی که رهبر لیبی امروز با آنها به جنگ نیروهای ناتو می رود عموماً و اخیراً از ایتالیا؛ فرانسه و انگلیس خریداری شده است. این کشورها با فروش این جنگ افزارها به سرهنگ معمر قذافی رهبر لیبی؛ او را خاکریزی قابل تحمل و یک تأمین کننده قابل اعتماد نفت و نیز یک مشتری خوب برای سلاح هایشان به حساب آوردند.
به نوشته وی؛ سیاستمداران غربی برای توجیه حفظ بازار پر زرق و برق تسلیحاتی شان در خاورمیانه می گویند که احساس آنها این است که منفعت فروش سلاح به کشورهای خاورمیانه بسیار بیش از مضرات آن است و شاید حق با آنها باشد.
البته حداقل برای آینده ای قابل پیش بینی یک عامل مهم؛ پول است. هر چند در ظاهر انگیزه ای است نازیبا اما فروش سلاح معامله ای است سودمند و می تواند حداقل بخشی از هزینه های خرید نفت را تأمین کند.
کشورهای نفت خیز عرب، نفت خود را به کشورهای اروپایی و آمریکایی می فروشند و کشورهای بزرگ فروشنده سلاح (شامل آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه و امروز نیز چین)؛ سلاح هایشان را با قیمت هایی گزاف به اعراب می فروشند. البته درآمد فروش سلاح نمی تواند هزینه های خرید نفت را بپوشاند اما همه چیز به خدمت هم می آید. براساس یک برآورد مطالعاتی؛ ثروت بادآورده فروش سلاح 60میلیارددلاری به عربستان می تواند باعث خلق 77هزار فرصت شغلی در آمریکا شود. سیاستگذاران غربی هرگز اعتقادشان بر این نیست که معاملات تسلیحاتی آنهاست که کبریت شعله آتش خشم عمومی در خاورمیانه را مشتعل کرده است هر چند که در عالم واقعیت؛ عکس این قضیه صادق است.
فارغ از حمله صدام حسین به ایران و کویت در سال های قبل؛ نتیجه تحلیل های سیاستگذاران غربی بر این است که فروش سلاح به برقراری صلح در منطقه کمک کرده چرا که باعث موازنه قدرت در منطقه شده است!
نظر واشنگتن هم این است که فروش فراوان سلاح به کشورهای شبه جزیره عربی مانند عربستان؛ کویت؛ امارات و عمان و نیز مصر عامل اصلی بازدارندگی ایران است. اصلی ترین توجیه وزارت خارجه آمریکا برای این هجمه فروش سلاح هم همین استدلال است.
رهبران عرب در گذشته همواره بر این تصور بودند که به راحتی می توانند مشکلات خاورمیانه را حل و فصل نمایند اما بیداری مردمی اعراب و یا همان بهار اعراب و یا انقلاب های دموکراتیک همه ارزیابیها را دگرگون ساخت. اکثر رهبران غربی در ابتدا امیدوار بودند این قیام ها منتهی به انتقال قدرت از حکومت های خودکامه به دمکراسی های پایدار شود، اما دیدگاهی دیگر مطرح است که دوستان خودکامه آمریکا در جهان عرب در مقابل تظاهرات مردمی در هم خواهند شکست.
اگر چه نباید فراموش کرد که این رژیم ها با سلاح های غربی به سرکوب اعتراضات مردمی رفته اند، دیدگاه دیگری هم در غرب مطرح است و نگرانی از اینکه با سرنگون شدن خودکامه ها؛ قدرت واقعی امکان دارد به دستان «مذهبیون » بیفتد. اکنون نگرانی عمیق از این بابت است که برگزاری انتخابات در کشورهایی مانند مصر قدرت را به دست گروه های سیاسی که بهترین سازماندهی را دارند مانند اخوان المسلمین و متحدانش واگذار نماید و وحشت آنجاست که تسلیحات مدرن دردستان یک چنین گروه هایی قرار گیرد.
منبع: ایرنا=تهیه و تنظیم علی احدی وند کارشناس ارشد علوم سیاسی
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان سایت شخصی علی احدی وند و آدرس ahadivand.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.